به گزارش مشرق، تیم ملی هندبال ایران پس از چندین سال ناکامی و قهر و آشتی بازیکنان و از سویی فارغ از مشکلات بازیکنان با کادر فنی و رئیس فدراسیون، با تمام داشتهها و تمام توان خود و با هزار امید و آرزو راهی هجدهمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی آسیا شد تا بار دیگر این رشته را بین رشتههای توپی مطرح کند و با کسب جایگاهی که همگان سالهاست در اندیشه آن هستند، به روزهای اوج بازگردد و مردم را خود علاقه مند کند.
هندبال و اهالی آن اینبار در اندیشه خلق یک حماسه ماندگار در تاریخ این رشته بودند و همه دست به دست هم دادند تا جای هیچ انتقادی وجود نداشته باشد. هندبال اینبار وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک، رسانهها و صدا و سیما را در کنار خود داشت.
بعد از مدتها دوری برخی از بازیکنان از تیم ملی این بار 10 لژیونر هندبال ایران که هر کدام برای تیم باشگاهی خود یک وزنه هستند راهی اردو شدند و بروت ماچک اسلوونیایی که پیش از این هم دو بار سابقه حضور در ایران را داشت و از قضا رابطه خوبی هم با بازیکنان داشت در راس تیم قرار گرفت.
اردو در تهران آغاز و اکثر بازیکنان در ایران حاضر شدند. بعد از اردویی یک هفتهای در تهران ملی پوشان راهی اسلوونی شدند و پس از اضافه شدن همه لژیونرها و برگزاری یک دیدار دوستانه با تیم ملی اسلوونی و تیم باشگاهی کوپر، تیم ملی راهی قطر شد. برگزاری دیدار با قطر، عمان و الجزایر در تورنمنت قطر شرایط را برای انسجام بیشتر تیم فراهم کرد و در نهایت تیم ملی راهی کره جنوبی شد.
با آغاز هجدهمین دوره مسابقات هندبال قهرمانی آسیا و پس پیروزی آسان ایران برابر ازبکستان، نوبت به ژاپن رسید. شاید تا قبل از شروع این رقابتها هیچکس به طور قطع از پیروزی ایران برابر ژاپن صحبت نمیکرد اما در میدان مسابقه مردان ایران به راحتی این تیم که از حضور مربی صاحب نام خود بهره میبرد را از پیش رو برداشتند. با این پیروزی ایران به عنوان سرگروه راهی دور بعد شد و در کنار عربستان، کره جنوبی و عمان قرار گرفت.
نخستین دیدار ایران در دور دوم برابر عربستان بود دیدار کابوسواری که شاید کمتر کسی انتظار آن را داشت. دروازهبان عربستان در زمین یکه تاز میدان بود و یکی پس از دیگری فرصتها را از بازیکنان ایران گرفت. افت شدید روحیه بازیکنان در کنار عدم برنامه مشخص از سوی کادر فنی در زمین باعث شد تا ایران در مقابل عربستان کاری از پیش نبرد و برابر این تیم شکست خورد.
بعد از آن نوبت به دیدار با کره رسید. دیداری که آخرین فرصت شاگردان ماچک بود تا برای رسیدن به جمع 4 تیم برتر امیدوار باشند اما ایران در برابر کره جنوبی هم کاری از پیش نبرد و تنها با اتکا به تکنیکهای شخصی صاحب فرصتهای گلزنی شد و به این ترتیب آرزوی ایران برای رسیدن به مسابقات جهانی به باد رفت.
اینکه چرا بهترین و پر ستارهترین تیم تاریخ هندبال ایران حتی به جمع 4 تیم پایانی هم نرسید نکته ای است باید مورد بررسی قرار گیرد. آیا بازگشت مجدد ماچک به تیم ایران اشتباه بوده یا اینکه تیم ملی فرصت کوتاهی برای هماهنگی داشته است؟ آیا بازیکنان ایران بعد از پیروزی برابر ژاپن مغرور و بعد از شکست برابر عربستان دلسرد شدند؟ آیا کادر فنی در تقویت روحیه تیم بعد از بازی با عربستان موفق نبوده است؟ آیا دلسردی علیرضا رحیمی در روزهای نخست حضورش در فدراسیون هندبال و طولانی شدن ماجرای استعفای وی در روند کار تیم ملی تاثیر داشته است؟اگر این اتفاقات نمیافتاد، فرصت بیشتری برای گزینش و انتخاب مربی وجود داشت؟
شناخته شدن ماچک و تکنیک او در هندبال آسیا به سود تیم ملی بود یا ضرر آن؟ اصلا اگر بهترین مربی دنیا را هم داشتیم این فرصت 30 روزه برای اردو و آمادگی تیم کافی بود؟ آیا تیمی که دو سال است به حال خود رها شده و رنگ اردوی منسجم را به خود ندیده صرفا با حضور لژیونرهایی که هر کدام یک سر دنیا بازی میکنند، در زمانی کوتاه میتواند خود را به رقبایی برساند که مدتهاست در اردو هستند؟
همه این موضوعات در جای خود میتواند به عنوان عوامل موثر در این ناکامی مطرح باشد اما زمانی این صحبتها نتیجه خواهد داشت که نقاط ضعف بررسی و برای بازیهای آسیایی جاکارتا برطرف شود و پاسخ به همه این سوالات توسط کارشناسان با تجربه و مسئولان فدراسیون داده شود.مطمئنا بررسی عوامل این ناکامی بابد توسط افرادی صورت گیرد که سالهاست در هندبال حضور داشته و در این رشته دست به توپ بودهاند. کار رسانه پیگیری مدام از مسئولین فدراسیون در خصوص ارائه دلایل این اتفاقات و جلوگیری از تکرار آن است.
درست است که فرصت طلایی هندبال ایران از دست رفت اما رها کردن دوباره تیم ملی و فرصت سوزی برای انتخاب سرمربی و کادر فنی تیم در 6 ماه باقیمانده تا بازیهای آسیایی تکرار تراژدی تلخ کرهجنوبی خواهد بود و نه خانواده هندبال و نه مسئولان ورزش دوست ندارند که انزوای هندبال ادامه دار باشد و همه به روزهای پیش روی این رشته امیدوارند.